loading...
آموزشگاه موسیقی چکاوک
luxeshope بازدید : 213 شنبه 21 مرداد 1391 نظرات (0)

 

 


به میزبانی اصفهان
«محمد اصفهانی» شهریورماه به روی صحنه می‌رود

موسیقی ما - گروه موسیقی «محمد اصفهانی» به سرپرستی و خوانندگی محمد اصفهانی 9 و 10 شهریورماه جاری در تالار رودکی اصفهان به روی صحنه می‌رود.

واحد نظارت وارزشیابی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صدور مجوز اجرای صحنه‌ای گروه محمد اصفهانی در اصفهان را صادر کرد.

گروه موسیقی «محمد اصفهانی» به سرپرستی و خوانندگی محمد اصفهانی 9 و 10 شهریورماه جاری در تالار رودکی اصفهان ساعت 21 هر شب یک اجرا با قطعه‌های برکت و بی‌واژه را برای علاقمندان اجرا خواهد کرد. مجوز امتیاز این اجرا برای شرکت آوای نوین اصفهان صادر شده است.



 
منبع : فارس
luxeshope بازدید : 287 چهارشنبه 21 تیر 1391 نظرات (0)

در تاریخ 14 تیر سال 1391 مدیر کل محترم  اداره فرهنگ و  ارشاد اسلامی استان یزد از اموزشگاه چکاوک بازدید به عمل آوردند

برای دیدن عکس ها اینجا کلیک کنید

 

 

luxeshope بازدید : 191 جمعه 09 تیر 1391 نظرات (3)

ابرکوه با پیشینه فرهنگی و هنری روشن خود، مهد هنرمندان با استعدادی در طول تاریخ بوده است. از حدود 80 سال پیش در این شهر هنرمندانی بوده اند که در عرصه هنر موسیقی فعالیت داشته اند. شیخ نورالدین قیومی معروف به شیخ نوری از قدیمی ترین افرادی است که در ابرکوه گوشه های موسیقی را آموخته و برای اطرافیان اجرا می کرده است. بعد از ایشان می توان از میرزا حسین صالحی ابرقویی نام برد که در کنار شغل معلمی به اجرای گوشه های موسیقی می پرداخت ، وی همچنین از صدای خوبی بهره مند بود و انصافاً حق گوشه را ادا می کرد. آقای سید محمد قیومی ( آقا محمد) از دیگر بزرگان عرصه موسیقی شهرمان بود که تعدادی از گوشه ها را می دانست و اجرا می کرد و از اشعار بزرگانی مانند حافظ ، سعدی و نظامی استفاده می کرد. کم نبوده اند از این هنرمندانی که در این شهر، بی هیچ ادعایی و هیچ چشم داشتی زندگی کرده اند و زندگی می کنند.

در این ماهنامه برآنیم که حتی الامکان در هر شماره به معرفی و بزرگداشت یکی از هنرمندان عزیز شهرمان بپردازیم و در این شماره ما مختصری از معلم و هنرمند شهرمان آقای « اکبر مولودی » خواهیم نوشت:

اکبر مولودی از نوازندگان سه تار و دست پرورده ی مکتب استاد جلال ذوالفنون می باشد. وی از سال 1363 موسیقی و نوازندگی سه تار را به جد دنبال کرده است. در یزد ، شیراز و اصفهان سه تار و به موازات آن موسیقی را از هر کس که پیش می آمد ، می آموخت و به قول خودش « از هر خرمنی  ، خوشه ای می چید» . این وضعیت 12 سال طول کشید و وی به طور ضمنی مقام های موسیقی ایرانی را فراگرفت تا این که به محضر استاد جلال ذوالفنون راه پیدا کرد و حدود 2 سال در محضر ایشان بود. مولودی در حال حاضر حدود 28 سال است که موسیقی کار می کند وی می نوازد و بیش از 16 سال است که تدریس می کند و به جز ابرکوه در شهرستانهای شمالی استان فارس نیز از تدریس موسیقی دریغ نکرده است. این عشق به موسیقی و ترویج هنر ایرانی آقای مولودی، قابل ستایش است، هنرمندی که بدون هیچ چشم داشتی برای مخاطبانش ساز را با شور می نوازد و معلمی که بدون هیچ منتی به شاگردانش موسیقی را با عشق می آموزد، نه فخری بر مخاطبان صدای    پرشور سازش می فروشد و نه متاعی را طلب می کند. او عاشق هنر است ، عاشق موسیقی است و عاشق سازش و عاشقانه آن را برای مردم شهرش می نوازد. ای کاش بتوانیم قدر این هنرمند را بیشتر از پیش بدانیم

منبع:http://salamabarkouh.blogfa.com/post-39.aspx

luxeshope بازدید : 200 جمعه 09 تیر 1391 نظرات (1)

ابرکوه-رحیم میرعظیم" سرپرستی یزد فردا:چهارمین جشنواره آواها و نواهای سنتی ابرکوه با استقبال مردم و هنرمندان روبرو شد .

چهارمین جشنواره آواها و نواها که دیشب تا پاسی از شب در سالن شهید رجایی آموزش و پرورش و با همت کانون بسیج هنرمندان برگزار شد با استقبال بسیار خوب اقشار مختلف مردم همراه بود.

این برنامه که از سال پیش و از سومین دوره در دستور کار بسیج هنرمندان شهرستان قرار گرفته است زمینه بسیار خوبی را برای آشنایی مردم با این موسیقی ها و همچنین اجرای گروه های مختلف به عنوان یک نیاز جامعه موسیقی فراهم کرده است.

در حشیه این برنامه هنرمندان عرصه موسیقی با فرصت پیش آمده و با امید به رفع مشکلات درد دل های خود را با خبرنگار ما در میان گذاشتند.

در گفت و گو با  جمعی ازهنرمندان،کارشناسان و همچنین برخی از دست اندکاران عرصه موسیقی به آسیب شناسی مسائل حیطه موسیقی سنتی پرداخته ایم.

مردم را با فرهنگ پر افتخار خود آشنا سازیم

یکی از هنرمندان موسیقی و تماشاگر حاضر در سالن اظهار داشت: امروز همه ما به نوعی با موسیقی ارنباط داریم و از آن جا که تهاجم فرهنگی غرب از هر سو در کمین که جوانان را به سمت خود جلب کند مسئولین می توانند با پرداختن هر چه بیشتر به موسیقی سنتی که از فاخر ترین موسیقی ها است و هیچ گونه مغایرتی نیز با دین مقدس اسلام ندارد مردم را با فرهنگ پر افتخار خود آشنا سازند و راه را بر نفوذ فرهنگ غرب و اشاعه موسیقی های بیگانه ببندند.

وی افزود:در شهرستان ابرکوه و با وجود این همه هنرمند باید همه ماهه برنامه ای برای ارائه آثار هنرمندان موسیقی تدارک دیده شود تا آنان بتوانند به ارائه آثار خود بپردازند و مسائلی مانند تأمین سالن مناسب که بتواند پاسخگوی حضور مردم در این برنامه ها باشد یکبار برای همیشه حل شود.

یکی دیگر از هنرمندان حاضر نیز گفت: متأسفانه به واسطه عدم توجه مسئولان، مردم و به خصوص جوانان با موسیقی غربی بسیار بیشتر از موسیقی سنتی آشنا هستند و باید با فراهم آوردن زمینه های مناسب و از جمله دلگرمی دادن به هنرمندان و همچنین اجرای برنامه های مناسب به رفع این مشکل پرداخت.

نیار به آموزش و توجه داریم

محمود عمودی نژاد هنرمند  80 ساله اسفند آبادی که در این شب به اجرای برنامه پرداخت در این زمینه اظهار داشت:ما نیاز به آموزش داریم تا داشته های خود را به شکل صحیح ارائه کنیم.

شهرام مخناری یکی دیگر از هنرمندان شرکت کننده در چهارمین برنامه آواها و نواها از روستای اسفندآباد نیزکه زندگی خود را از راه کارگری اداره می کند گفت:فقط در زمان جشنواره ها از ما دعوت به ارائه برنامه می شود در حالی که این برنامه ها که مورد استقبال مردم قرار گرفته است باید در طول سال بارها اجرا شود که هم زمینه تشویق هنرمندان و هم باعث پرکردن اوقات فراغت مردم شود که مکان های تفریحی مناسبی در ابرکوه ندارند.

وی همچنین از شنیدن این مسئله که ممکن است شامل بیمه هنرمندان شود بسیار خرسند است و اظهار امیدواری می کند که این کار فارغ از قوانین دست و پاگیر هر چه زودتر انجام شود و آن را یکی از حمایت هایی می داند که با عث دلگرمی است.

ساخت مستند موسیقی سنتی در دستور کار قرار گیرد

حمید رضا بصیری از فعالان هنری نیز که در اجرای بسیاری از برنامه های هنری حضور دارد اظهار داشت: موسیقی سنتی در بطن جامعه ابرکوه قرار دارد و سینه به سینه تاکنون به ما رسیده است و باید با جان و دل در حفظ آن کوشا باشیم.

وی افزود:ساخت مستندهای مناسب در این زمینه و ارائه آن در برنامه های مختلف هنری می تواند علاوه بر آشنایی مردم باعث ترویج آن شود.

بصیری یادآور شد: برای ساخت این مستندها باید با توجه به این که این موسیقی ها در برنامه های خاصی از جمله کشاورزی و مراسم ازدواج اجراء می شود در همان مکان ها نیز تهیه شود تا تأثیر گذاری بیشتری داشته باشد.

یک کارشناس هنری در پاسخ به این سوال که برای حمایت از موسیقی سنتی و به خصوص هنرمندان فعال در این عرصه چه باید کرد اظهار داشت:تقویت گروه های موسیقی تشکیل شده در شهرستان و خصوصأ توجه به هنرمندان روستایی یک ضرورت است.

برنامه های کارشناسانه تداوم یابد

جواد عادل افزود:دعوت و حضور مستمر این گروه ها خصوصأ جوانان و نوجوانان علاقه مند به موسیقی سنتی در برنامه های عمومی و جشنواره های محلی، یکی از راهکارهای موجود در این زمینه است.

وی افزود:باید فارغ از مسائل سیاسی به همه هنرمندان آماتور شهرستان در تمام سنین و گروه ها توجه کرد و برنامه ها ی کارشناسی شده هنری در شهرستان تداوم پیدا کند.

عادل یادآور شد:تقدیر از همه هنرمندان شهرستان  و به خصوص کسانی که در عرصه موسیقی به فعالیت می پردازند باید جدی گرفته شود و مسائل معیشتی هنرمندان و به خصوص بحث بیمه آنان دنبال شود و همچنین موسیقی حرفه ای نیز  باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.

یک سالن مناسب در ابرکوه وجود ندارد

یکی از فعالین هنری ابرکوه که یاری رسان بسیاری از فعالیت های هنری در زمینه صوت و تصویر است اظهار داشت: یکی از مسائلی که اجرای تمام برنامه های هنری در شهرستان را با مشکل مواجه می کند وجود حتی یک سالن مناسب است و همین مسئله هنرمندان و برگزار کنندگان این گونه برنامه ها را با مشکل مواجه ساخته است.

میثم درخشنده فر افزود: امشب چندین بار با قطع برق در سالن مواجه شدیم و با وجودی که در هوای گرم مردم از وسائل سرمایشی محروم شدند به جهت عدم کشش برق برای استفاده از امکانات صوتی و تصویری مناسب نیز دچار مشکل شدیم.

وی یادآور شد: جشنواره سال گذشته در سالن اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد که با توجه به این که سالن فوق پاسخگوی حضور علاقه مندان نبود جشنواره چهارم به این سالن منتقل شد که تا حدود بسیاری مشکلات کمبود فضا حل شد ولی مشکلات دیگری مانند برق اجرای برنامه را با اخلال مواجه کرد.

مسئول کانون بسیج هنرمندان ابرکوه نیز که از سومین دوره اجرای آن را در دست داشته است اظهار داشت: یکی از مشکلات اصلی در اجرای برنامه های هنری در شهرستان کمبود بودجه است.

کمبود اعتبارات اصلی ترین مشکل اجرای برنامه های هنری است

محمد رضا اکبری که خود یکی از هنرمندان پیشکسوت در عرصه تئاتر و نمایش است افزود: گروه های هنری در این شهرستان یکی از عمده ترین مشکلات را نبود اعتبارات کافی می دانند زیرا اجرای برنامه های هنری نیازمند هزینه کرد بالاست و این مسئله با توجه به این که هنرمندان شهرستان بسیار پراکنده هستند بسیار نمود پیدا می کند و برای جمع کردن این گروه ها هزینه های بیشتری نیاز است.

وی با اشاره به تلاش های کانون بسیج هنرمندان در طی  چند ماهی که از آغاز فعالیت آن می گذرد افزود:بیش از 20 برنامه به بسیج هنرمندان استان برای اجرا در سال جدید پیشنهاد شده است که چهارمین جشنواره آواها و نواها یکی از این برنامه ها بود که با استقبال بسیار خوبی انجام شد.

اکبری اظهار داشت:بودجه های بسیج هنرمندان با توجه به تنوع فعالیت ها نمی تواند پاسخگوی نیازها باشد و ارگان های فرهنگی و همچنین بودجه های فرهنگی ادارات باید در این زمینه یاری رسان هنرمندان شهرستان باشد.

 وی افزود: به نظر من اگر بودجه های فرهنگی فوق به صورت متمرکز در بسیج هنرمندان که مجموعه ای فعال از هنرمندان عرصه های مختلف را در خود جای داده است هزینه شود شاهد کارهای بزرگ فرهنگی در این شهرستان خواهیم بود.

 مسئول انجمن موسیقی شهرستان نیز اظهار داشت:مشکل مهم هنرمندان عرصه موسیقی عدم توجه مسئولان است.

حسین آقایی افزود:حضور مسئولان اجرایی در این گونه برنامه ها مایه تشویق هنرمندانی است که بدون هیچ کمکی به اجرای برنامه می پردازند که کمتر شاهد آن هستیم.


luxeshope بازدید : 195 پنجشنبه 08 تیر 1391 نظرات (0)
 
 
پيرنياكان و نوربخش در اصفهان، كرمان و تبريز كنسرت مي دهند
گروه شهنازي به سرپرستي داريوش پيرنياكان و خوانندگي حميدرضا نوربخش در حالي تا چند روز ديگر در اصفهان به روي صحنه خواهد رفت كه پس از آن و در ادامه تور كنسرت هايش در كرمان و تبريز نيز به اجراي برنامه خواهد پرداخت.

داريوش پيرنياكان در گفتگو با پايگاه اطلاع رساني موسيقي ايران، ضمن بيان اين مطلب گفت: گروه شهنازي 15 و 16 تير ماه جاري در اصفهان به روي صحنه مي رود و در ادامه، راهي كرمان خواهد شد تا پس از اجراي برنامه در اين شهر برنامه ديگري را نيز در تبريز برگزار كند.

اين آهنگساز در ادامه افزود: طبق برنامه قرار است كنسرت ما در كرمان روزهاي 22 و 23 تير ماه برگزار شود. همچنين اجراي گروه شهنازي در شهر تبريز نيز 25 و 26 تير ماه به روي صحنه خواهد رفت.

گروه شهنازي اولين برنامه تور كنسرت هاي خود را 21 و 22 ارديبهشت ماه امسال در تالار وحدت به روي صحنه برد كه طي آن قطعاتي از ساخته هاي علي اكبر خان شهنازي و داريوش پيرنياكان به اجرا در آمد. در ساير شهرها نيز قرار است همان برنامه اي كه در تالار وحدت به اجرا در آمده ،اجرا شود.

در اين تور -كنسرت ها داريوش پيرنياكان(نوازنده تار و آهنگساز)، حمید رضا نوربخش(آواز)، بهداد بابایی(سه تار و عود)، سیامک جهانگیری(نی)، روزبه رحیمی(سنتور)، آرش فرهنگفر(تنبک)، آرش کامور(کمانچه)، حامد جوکار(تارباس)، قاسم رحیم‌زاده(تار)، کامیار نعمت اللهی(تار)، یاسر بیات(کمانچه) و زکریا یوسفی(دف) گروه شهنازي را همراهي مي كنند..

طبق برنامه در بخش اول این کنسرت قطعات پیش در‌آمد، تصنیف به اصفهان رو، تصنیف مرغ سحر و رنگ اصفهان از ساخته‌های استاد علی اکبر شهنازی و چهارمضراب بیات راجع ساخته داریوش پیرنیاکان اجرا می‌شود.

بخش دوم برنامه نيز به آواز دشتی اختصاص دارد که در آن قطعات اورتور دشتی، تصنیف مپرس، بازگشت (چهارمضراب دشتی)، تصنیف دلربا و تصنیف وفا از ساخته‌های داریوش پیرنیاکان نواخته می‌شود.

luxeshope بازدید : 234 پنجشنبه 08 تیر 1391 نظرات (0)

علي قمصري در آستانه كنسرتش در تهران

 


علي قمصري در آستانه كنسرتش در تهران

«علي قمصري» در زمره آهنگسازاني است كه تاكيد خاصي روي ريشه‌هاي موسيقي ايراني دارد. توجه به ساختار آهنگسازي به روش ايراني و هارموني پنهان شده در بطن رديف‌هاي دستگاهي موسيقي ايراني، مي‌تواند نقطه عطفي در موسيقي ايراني باشد. به قول قمصري، غناي ملوديك و مايگي موسيقي ايراني هميشه مورد توجه جهان بوده است؛ اما كم‌كاري هنرمندان، فقدان روحيه كار جمعي متمركز و تخصصي و عدم‌حمايت مسوولان نسل امروز را با فقر منابع كاملا ايراني مواجه كرده. علي قمصري اولين آلبومش را سال ۸۴ با عنوان «نقش خيال» با آواز همايون شجريان به بازار موسيقي ارايه داد و بعد از آن به همراه كوارتت زهي ايراني و همراهي «عليرضا قرباني» آلبومي را به عنوان «سرو روان» منتشر كرد، همچنين آلبوم تكنوازي او به نام «شور پريشاني» نشان‌دهنده مهارت او در نوازندگي و تسلطش بر رديف موسيقي ايراني است. آلبوم «تنيده در خطوط موازي» از تكنوازي‌هاي ديگر اوست.

 

 

سال ۸۸ كنسرت آب، نان، آواز را با همايون شجريان به صحنه برد و اجراي او در «برج ميلاد» با نوشته‌اي تحسين‌آميز از سوي محمدرضا شجريان روبه‌روشد. شرق با او به بهانه ، برگزاري كنسرت«گفت‌وگو» در روزهاي هشتم و نهم تيرماه در تالار انديشه حوزه هنري و تاليف كتاب «هارموني موسيقي ايراني» گفت و گویی انجام داده است که در ادامه می خوانید.

مرحوم «وزيري» و «روح‌الله خالقي» تلاش‌هاي زيادي در جهت تئوريزه‌كردن موسيقي ايراني انجام داده‌اند، ولي با اين حال ما هميشه با فقر منابع تئوريك روبه‌رو بوده‌ايم. آيا همين ضرورت باعث شد كتاب«هارموني موسيقي ايراني» را تاليف كنيد؟


بله، دليل اصلي همين فقرمنابع بود. منكر اين نيستم كه اين نام‌ها بزرگند و قابل احترام، اما بدون شك، جهت تلاش اين اساتيد، موسيقي ايراني را از محور خود دور كرد و نوعي همنشيني ضعيف بين ملودي ايراني و هارموني غربي پديد آمد. به هر حال، سعي كردم كه ابزارم براي نگارش اين كتاب داشته‌هاي خودمان باشد و از بيهوده تكيه‌كردن بر قوانين موسيقي غيرايراني خود‌داري كنم.

 

 

خب اين به دليل اين بوده كه ما پيش‌زمينه‌اي در هارموني و آهنگسازي نداشته‌ايم...
پيش‌زمينه تاليف شده و قانون‌مندي نداشته‌ايم. اگر دقت كرده باشيد، بيشتر، تاريخ موسيقي ما را تاريخ‌نگاران غيرايراني نوشته‌اند. حتي يكي از اصلي‌ترين روايت‌ها از رديف «ميرزا عبدالله» توسط «ژان دورينگ» فرانسوي نوشته شده است. اما آن به اين معنا نيست كه موسيقي ايراني پتانسيل قانونمندترشدن را نداشته است. برعكس، غناي ملوديك و مايگي موسيقي ايراني هميشه مورد توجه جهان بوده. كم‌كاري هنرمندان، فقدان روحيه كار جمعي متمركز و تخصصي و عدم‌حمايت مسوولان نسل امروز را با فقر منابع كاملا ايراني مواجه كرده است.

 


يعني قواعدي براي آهنگسازي ايراني نوشته‌ايد كه تا به حال وجود نداشته؟
سعي كردم رديف موسيقي دستگاهي را كه تنها منبع مورد قبول تمام اهالي موسيقي است، به‌عنوان منبع اصلي قرار دهم و قواعد گرايش، نقش و تاكيدهاي نت‌ها، فرم و ساختار جمله‌ها و منطق كنار هم قرارگرفتن گوشه‌ها، من را به فرمول‌ها و قواعد هارمونيك هدايت كنند. هارموني گسترده‌ترين علم آهنگسازي است و قواعد پيچيده‌اي دارد.
براي همين با توجه به نداشتن نمونه‌اي براي مقايسه يا حتي گرفتن يك ايده، كار سختي پيش‌رو داشتم و نتيجه، مطمئنا خالي از اشكال نيست. اين آغاز يك راه طولاني است.

 


بالطبع شما هم علم هارموني را با موسيقي غربي فرا گرفتيد؟ آيا اين در نوشتن هارموني ايراني تاثير نداشته؟!
اگر ياد نمي‌گرفتم تا اين حد مطمئن نبودم كه اعمالش روي ملودي ايراني ضعيف است. از طرفي اجازه اظهارنظر در اين حيطه را به خودم نمي‌دادم. طبيعتا شناختن هارموني غربي به من كمك زيادي كرد.


ولي با اينكه آقاي خالقي را وامدار موسيقي غربي مي‌دانيد، صدادهي موسيقي آقاي خالقي، ايراني است...
ما نمي‌توانيم با سري و كرون و آلتره‌كردن فواصل غربي موسيقي را ايراني كنيم. يك اثر ايراني قبل از هر چيز بايد ساختارش ايراني باشد، نه اينكه فقط ملودي ايراني باشد و بنيانش غربي. از طرفي باملودي صرف نمي‌توانيم هنر والايي خلق كنيم، مگر اينكه تك‌نوازي كنيم. الان هم اتفاقات ادامه‌داري كه در فستيوال‌هاي موفق افتاده بيشتر در زمينه تك‌نوازي است. مي‌گويند موسيقي بايد به سمت تكنوازي پيش رود. آيا همه مي‌توانند تكنواز باشند؟ انعكاس روحيه جمعي و همراهي در تكنوازي چه لطفي دارد؟ فرض كنيد كل موزيسين‌هاي ايراني در سال بخواهند كنسرت تكنوازي اجرا كنند...

 


پس موفقيت آقاي خالقي به چه علت بوده است؟
نمي‌خواهم كار ايشان را زير سوال ببرم. اتفاقا كساني مثل آقاي وزيري و خالقي، قابليت‌هاي هارموني غربي را نشان دادند و موسيقي غربي را وارد موسيقي ايراني كردند. علم موسيقي ايراني خيلي گسترده است، ما مي‌توانستيم با موسيقي غربي گفت‌وگو كنيم؛ نه‌اينكه تحت‌تاثير آن قرار بگيريم. همه فكر مي‌كردند علمي‌كردن موسيقي اين است؛ در صورتي كه اگر ما هم مثل غربي‌ها روي موسيقي خودمان كار مي‌كرديم، مي‌توانستيم موسيقي‌مان را به صورت علمي بهتري در بياوريم. زماني متد غربي وارد كشور ما شد كه موسيقي ما سينه به سينه از استاد به شاگرد منتقل مي‌شد، طبيعتا روش علمي قدرت بيشتري از روش سنتي دارد. شيوه آقاي وزيري و خالقي گناه نبوده و خيلي‌ها مي‌توانند با آن شيوه كار كنند، منتها در آهنگسازي ما معضل سرگشتگي در هويت و ريشه وجود داشت. من سعي كردم قدم كوچكي در بهبود اين زمينه بردارم.


اين ايراني‌كردن قواعد آهنگسازي و هارموني ايراني چه تاثيري بر موسيقي دارد؟
ما در دانشگاه و هنرستان‌هاي موسيقي روش گسترده‌اي براي آموزش جوان‌ها نداريم؛ اين اتفاقي بود كه براي من هم افتاد. وقتي مدرسه موسيقي را تمام كردم و وارد دانشگاه شدم دوباره بايد همان درس‌هاي مدرسه موسيقي را مي‌خواندم. موسيقي ايراني دريايي‌ است كه براي ديده‌شدن عمقش بايد ابزار ديد را وسيع‌تر كرد و گل و لايش را زدود.

 


يعني دروس موسيقي خيلي محدود است؟
حرف من اين است كه دروس و دامنه ديد بعضي اساتيد محدود است نه خود موسيقي.


شما چطور توانستيد از آموزش‌هاي معمول فرا‌تر برويد؟
سعي كردم درست نگاه كنم؛ به ورطه مريد و مرادي و اتلاف وقت و تمرين‌هاي كور نيفتم و مرتب از خودم سوال كنم كه چه چيزي مي‌خواهم؟

 


به چه دليل اسم كنسرت پيش‌رو را «گفت‌وگو» گذاشته‌ايد؟
در كنسرت پيش‌رو يك كوارتت زهي غربي و يك كوارتت زهي ايراني روبه‌روي هم قرار مي‌گيرند. سازها با هم دوستانه ديالوگ دارند و گاهي اوقات وارد دنياي يكديگر مي‌شوند.
تا به حال به اين صورت نبوده كه موسيقي غربي و شرقي روبه‌روي هم قرار بگيرند و تعامل داشته باشند. من سعي كردم روي اصول سازبندي و اصول آهنگسازي و اجرايي موسيقي ايراني آنقدر كار كنم تا وقتي اين دو موسيقي روبه‌روي هم قرار مي‌گيرند با هم ديالوگ داشته باشند، نه اينكه يكي از آنها ميهمان‌نواز باشد و تحت‌تاثير ديگري قرار بگيرد.


يعني اين به نوعي به اعتبار موسيقي ما مي‌افزايد؟
شكي نيست. غرب تا به حال فقط روي دو نكته از موسيقي شرق تاكيد داشته است. يكي بداهه‌نوازي و يكي هم تك‌نوازي و ملودي پردازي؛ در بعد آهنگسازي تا به حال موسيقي شرق با معيارهاي خودش حرف چنداني براي گفتن نداشته است. من در دل موسيقي ايراني روي بعد آهنگسازي كار كرده‌ام.

 


صدادهي اين موسيقي چه تفاوتي با موسيقي سنتي دارد كه ما تا به حال شنيده‌ايم؟
همان‌طور كه در هنر‌هاي ديگر مثل نقاشي و مجسمه‌سازي هنرمند سعي مي‌كند ذهن مخاطب را به چالش بكشد، در اين نوع موسيقي من به احساس شنونده بسنده نكردم.


يعني شما از سازها امكاناتي را بيرون كشيده‌ايد كه تا به حال وجود نداشته است؟
بله، طبيعتا بايد اين طور باشد. امكانات صوتي و همنشيني اصوات به شكل جديد و تازه‌اي در اين موسيقي اتفاق مي‌افتد؛ البته اين امكانات، در بن موسيقي ايراني وجود داشته، ولي تا به حال به صورت اجرايي در نيامده است.


يكي از اين امكانات همان «چندصدايي بودن» است؟
چندصدايي بودن موسيقي، اصلي‌ترين امكان اين نوع آهنگسازي است.

 


به نظرتان مخاطب ايراني اين صدادهي را مي‌پذيرد؟
ببينيد، من تا حدي بايد به فكر مخاطب باشم و بعد از آن بايد به صلاحديد مخاطب و خود هنر فكر كنم. زماني كه من كارِ باكلام انجام مي‌دهم مخاطب بيشتري دارم؛ ولي يك جايي هم بايد از خودم خرج كنم. نمي‌توانم هميشه به كسب توجه فكر كنم. اين كتاب هم براي هر مخاطبي نيست و خواننده بايد پيش‌زمينه زيادي در موسيقي داشته باشد. احساس مي‌كنم چون موسيقي باعث شده من پيشرفت كنم، من هم نبايد هميشه موسيقي را نردبان خودم ببينم، يك جايي هم من بايد به موسيقي كمك كنم. بايد از فكر و وقتم براي موسيقي خرج كنم. واقعيت اين است كه وقتي شما به كارتان اعتقاد داشته باشيد، شايد در زمان خودش مخاطب كمي داشته باشد، همان‌طور كه در تاريخ موسيقي آهنگسازان زيادي بودند كه در زمان خودشان فروغي نداشتند؛ اما ۲۰ يا ۳۰ سال بعد شناخته شده‌اند. من هم سعي مي‌كنم يك‌سري از چيزها را به زمان بسپارم.


چند سال است كه روي اين موضوع كار مي‌كنيد؟
هميشه دغدغه‌اش را داشته‌ام، اما نه به صورت مكتوب. چندين سال است كه به صورت عملي روي اين مساله كار مي‌كنم.

 


پس خيلي از اتفاقات به صورت تجربي افتاده است...
بله.


فكر مي‌كنيد اين تجربه و آزمون و خطا را بايد با مخاطب شريك شد؟
من تجربه مي‌كنم، اما آزمون و خطا در سياه‌مشق‌ها اتفاق مي‌افتد. يعني وقتي يك قطعه جديد را روبه‌روي نوازنده مي‌گذارم، براي خودم جديد نيست و كاملا در تخيلم مي‌شناسمش. بعضي اوقات براي يك قطعه پنج‌دقيقه‌اي شايد ۲۰۰ برگ را سياه كنم، اما هيچ وقت روبه‌روي مخاطب، آزمون و خطا نمي‌كنم.

 


يعني طي اين سال‌ها به اين نتيجه نرسيده‌ايد كه بعضي تجربيات تان بازخورد خوبي نداشته؟
طبيعتا آدم احساس مي‌كند بعضي كارها را به شكل بهتري مي‌تواند انجام دهد؛ ولي اين طور نيست كه در ارايه بخواهم آزمون و خطا كنم.


تا چه حد در ساختار سازبندي موفق بوده‌ايد؟
شماري از اين كمبودها با ساخت سازهاي جديد حل مي‌شود و شماري از آنها هم با تفاوت نگاه به ساز كه در حوصله اين مقال نمي‌گنجد.

 

 


مي توان گفت براي پركردن خلأ صدايي سازها از موسيقي غربي استفاده كرده‌ايد؟
نه، اين يك ديالوگ است. من موسيقي غربي و ايراني را مي‌شناسم. زبان موسيقي خيلي گسترده است، اما حروف موسيقي در كل جهان ثابت است. بنابراين، سازها با فرهنگ خودشان به راحتي مي‌توانند در كنار هم قرار بگيرند. اين ژانر، چيزي نيست كه بخواهم از آن دفاع كنم يا خيلي عجيب و غريب جلوه‌اش دهم. همان چيزي است كه در دنيا به عنوان «ورلد ميوزيك» به رسميت شناخته شده و نمي‌توان پرسيد چرا اين سازها را در كنار هم قرار مي‌دهيد؟ اين يك ژانر ثابت شده در موسيقي است و الان خيلي از موسيقيدان‌هاي دنيا در اين ژانر فعاليت دارند. شما درهمنشيني سازها مي‌توانيد از رنگ آميزي، فرهنگ‌ها و ساختارهاي مختلف استفاده كنيد و در اين همنشيني، خيلي چيزها را ياد مي‌گيريد. رنگ‌هاي جديدي مي‌توان خلق كرد و به خلاقيت‌هاي تازه‌اي ‌رسيد.

 


كنسرت پيش‌رو با همين دغدغه برگزار مي‌شود؟
اين هم جزو دغدغه‌هايم است. آهنگساز مثل نقاش كه در استفاده از رنگ آزاد است بايد در استفاده از سازها آزاد باشد.

 


ساختار‌شكني به نظرتان همان «آزاد بودن» است؟
من به قواعد موسيقي‌ام پايبندم. اگر يك نقاش از رنگ‌هاي مختلف استفاده كند به اين معنا نيست كه نتيجه‌اش ساختارشكن است، فقط ابزارش به دلايل خاص تغيير كرده است.


يعني معتقديد در ساختار‌شكني ما فقط مي‌توانيم ابزار را تغيير دهيم؟
ساختار‌شكني يعني ساختار‌شكني و نمي‌توان آن را محدود كرد، ولي من هميشه به اصول اوليه پايبندم. مگر اينكه به دليل خاصي اصول را كنار بگذارم.

 


شما با همايون شجريان كار كرده‌ايد. در كنسرت پيش رو با «حسين عليشاپور» روي صحنه مي‌رويد، چه ويژگي در صداي ايشان دليل اين همكاري بود؟
اين طور نيستم كه بخواهم بزرگ‌بودن اسم را دليل همكاري خودم قرار دهم و هيچ وقت حاضر نيستم ذهنيت هنري‌ام را فداي اين مسايل كنم. حضور يك خواننده خوب مثل آقاي عليشاپور در كنسرت ما به عنوان ميهمان است و در دو قطعه بيشتر حضور ندارند. اين قطعات كارهاي برف خواني است كه قبلا توسط آقاي معتمدي اجرا شده است.


چرا اين‌بار هم با آقاي «معتمدي» همكاري نكرديد؟
صلاح ديدم كه از آقاي عليشاپور در اين كنسرت استفاده كنم، ضمن اينكه آن زمان آقاي معتمدي در ايران نيستند.

 


چقدر همايون شجريان در موفقيت شما نقش داشته؟ آيا اين اعتمادبه نفس را به شما داد تا دست به تجربيات مختلفي در موسيقي بزنيد؟
همايون شجريان در موفقيت اجتماعي من و شنيده‌شدن كاري ام مخصوصا «نقش خيال» خيلي نقش داشت. ولي اعتماد به نفس را من از كارم به دست مي‌آورم.


به نظر خيلي‌ها در كنسرت آخرتان، اجراي شب آخر پخته‌تر از شب اول بود...
بخش زيادي از كار در پارت اول با آقاي همايون شجريان بداهه بود و در اين بخش ما هرچه پيش مي‌رفتيم استرسي كه به دليل تبليغات قبل از كنسرت داشتيم كمتر مي‌شد. واكنش بعضي‌ها قبل از شنيدن كار هم دخيل بود؛ چراكه مي‌گفتند نبايد گيتار در كار باشد؛ انگار ما خلاف شرع مي‌خواهيم عمل كنيم! اين پيش‌قضاوت‌ها استرس زيادي به وجود آورده بود كه طي شب‌هاي اول رفع شد.

 


بعضي‌ها معتقد بودند در اين كنسرت گيتار صدادهي خوبي نداشته، حالا شايد به علت همان پيشداوري‌ها بوده. نظر خودتان چيست؟
اين اتفاق براي اولين‌بار تجربه شده بود و طبيعي است كه با گوش مخاطب آشنا نباشد. اتفاقا در اين پروژه هم از لحاظ حضور بهرام آقاخان و هم از لحاظ پارتي كه نوشته شده بود، گيتار از اركان اصلي گروه بود.


گفته بوديد موسيقي فلامنكو اشتراكات زيادي با موسيقي ايراني دارد...
فلامنكو تنها موسيقي اروپايي دستگاهي است و بداهه‌نوازي دارد. به لحاظ تاريخي هم «زرياب» يك موسيقيدان ايراني بود كه عود مي‌نواخت و در جنگ جهاني اول با يكسري از ايرانيان به آندولس مهاجرت كرد و تاثير زيادي بر شكل‌گيري اركان موسيقي آنجا داشت.

 
luxeshope بازدید : 188 چهارشنبه 31 خرداد 1391 نظرات (0)

استاد کسائی بعد از تحمل رنج های زیاد از بیماری در روز 25 خرداد 91 در خانه شخصی خود ساعت 15:30 درگذشت و صبح روز بعد ساعت چهار صبح به خاک سپرده شد ودل تمام هنرمندان و هنر دوستان را به درد اورد.               

استاد کسایی در خانه ابدیش آرمید

فوت این استاد بزرگ را به تمام جامعه هنری تسلیت میگوییم

روحش پاک

هنرش ماندگار باد

در زیر توضیحات مختصری در مورد این استاد بزرگ به یاد او مینویسیم:

حسن کسایی یکی از مفاخر هنری مشرق زمین است. نزدیکان، دوستان و همشهریانش او را "آقا حسن" می نامند. آقا حسن کسایی متولد 1307 شمسی برابر 1928 میلادی در اصفهان است. نخستین مکتب خانه هنری آقای حسن را می توان منزل پدری اش و در کنار دوستان هنرمند پدرش حاج سید جواد کسایی بازرگان و اهل اصفهان دانست؛ که این استاد آینده موسیقی و نی نوازی، در آن محیط پرورش یافته، و محضر هنرمندان به نام موسیقی دانان مشهور کشور را در اوان جوانی درک کرده است. او بعدها از مکتب تاج اصفهانی، ادیب خوانساری (در فراگیری ردیف آوازی) و مهدی نوایی (درآموختن نای هفت بند) و استاد بی مانند ابوالحسن صبا (در فراگیری ردیف و مراحل تکامل و کسب تجارب کمیاب) استفاده نموده است. همه می دانیم استادان نامبرده شاگردان با ذوق دیگری نیز داشته اند اما قرار نبوده و نیست همه کسانی که به هنر جویی می نشینند به مقام عالی دست یابند. "صد نکته غیر حسن بباید" تا کسی به مقامی در نوازندگی و دریافت حالت های ردیف برسد که استاد کسایی رسیده است.

   

او با استخراج اصواتی دلپذیر و شگفت آور از نای، این ساز که زمانی می رفت تا مانند بعضی دیگر از سازهای موسیقی ما به فراموشی گراید، اعتلا بخشید.

از نکته های قابل توجه اینکه در نوازندگی سازهای ایرانی پیشینیان الگوی واقعی ما بوده اند. برای مثال هنوز نوازندگی علی اکبر خان شهنازی و یا میرزا حسین قلی و یا ... اسوه بسیاری از نوازندگان ماست که بدان روش اقتدا می کنند. اما بی هیچ مداهنه ای بر این باوریم که اصوات مستخرج از نای توسط استاد کسایی، در میان پیشینیان نیز کم سابقه بوده است چرا که هنوز هستند کسانی که صدای نای گذشتگان را به خاطر دارند و یا از صفحه هایی قدیمی و فنو گراف شنیده اند.

دیدگاه هنرمندی چون کسایی، به طور قطع و یقین با دیدگاه های ما متفاوت است چرا که او در عمل ثابت کرده که منحصر به فرد است.

و انسان منحصر به فرد، تفکر و تشخیصی منحصر دارد، و اما از بعد دیگر و آن، خصوصیات اخلاقی انسان هاست که از میانشان هنرمندانی بر می خیزند. اگر هنرمند، هنرمند هم نباشد او نیز مانند یک فرد عادی دارای بعضی خصیصه های اخلاقی است که بعضی از آن خصایص به مذاق دیگران خوش می آید و بعضی دیگر ناخوش. اما انسان به محض آن که با لقب هنرمند برگزیده شد تمام خصایص اخلاقیش نیز زیر ذره بین قرار می گیرد و بی آنکه کسی را دعوت کرده باشد از اخلاق او خوشش بیاید یا نیاید، در قضاوت دیگران مطرح می شود در حالی که دیگران هستند که بنا به دلایل مختلف نیازمند حشر به اویند.

     به قسمتی از تکنوازی استاد گوش کنید.

 اجرای گوشه رهاب توسط استاد کسایی 

 برگ سبز شماره 19 تاج و استاد کسایی دانلود کنید 

 تصویری آتش دل تاج وکسایی

پس باید حالات متفاوت او را نیز درک و تحلیل کنند.

هیچ هنرمند وارسته ای نیست که نقد پذیر نباشد. چرا که نقد نخستین جایگاه سازندگی است. بعضی از دوستان و علاقمندان پرسیده اند چگونه است که گاهی یک استاد مسلم، (حتی مانند جناب کسایی) هنرمندی را تایید کند و چند سال بعد به کلی او را نفی نماید؟ چنین به نظر می رسد که به قضایا عمیق شده اند. آیا می توانیم بگوییم یک هنرمند اعم از خواننده و نوازنده همیشه در سطحی دلخواه و مورد تایید بزرگان می ماند؟ گاهی ممکن است یک نوازنده یا خواننده در مجلسی، هنری بنمایاند که استاد بزرگی نیز در آن جلسه از او تمجید کند و سخن او هم ضبط شود. اما هنگامی که قضاوت در سطح جامعه مطرح است یک استاد بزرگ با در نظر گرفتن کلیه جوانب، حکم کلی می کند. این حکم متفاوت از آن تمجید مجلسی است. ما منکر این نیستیم که هیچ کس اشتباه نمی کند اما در پیشگاه استادان برجسته و نامی امتحان پس داده، باید در درجه اول خاضع بود و در درجه بعد لازم است شرایط زمانی و مکانی و روحی گفته های این بزرگان را در قضاوت های خود در نظر بگیریم و در عین حال از هنرمندان بزرگ بخواهیم در قضاوت های خود دقت بیشتری به خرج دهند. چرا که حرفشان معیار و الگوی منتخب جوانان است. اگر امروز، نواختن نای هفت بند در ایران هنرجویان علاقمند و به خصوص در اصفهان نوازندگان توانایی دارد همگی مرهون و مدیون استاد حسن کسایی، این یگانه ارجمند نی نواز است. آری؛ امروز شهر استاد کسایی در مقوله تربیت هنرجویان رشته نی نوازی حرف اول را در کشور می زند.

        نت قطعه «سلام صبحگاهی»: ساخته حسن کسائی (از کتاب غوغای ستارگان)

 به چهار گاه استاد کسایی گوش کنید

تعداد شاگردان شیفته ای که سال ها می کوشند تا صدایی از نای شبیه به صدای نای استاد درآورند در استان و شهر اصفهان بیشترین است.

در یک عبارت آنچه در مقولع نای و نای نوازی، در کشور مطرح است مرهون زحمات استاد کسایی و آنچه از ردیف موسیقی مکتب اصفهان که بار علمی ردیف، وسعت مشرب و مکتبش مورد تایید استادان بزرگ از جمله جناب استاد فرامرز پایور (که خدایش سلامتی دهاد) است، بازمانده در کف زی وجود جناب کسایی است. خداوند همه این پیشکسوتان را سلامت بدارد.

 

 

     دونوازی نی و تمبک (در دستگاه همایون)

         کسایی از زبان خودش

luxeshope بازدید : 202 شنبه 13 خرداد 1391 نظرات (0)

 

 


گفت وگو با شوالیه آواز ایران، شهرام ناظری در خاشیه کنسرت گروه دوستی
از حضور سایر اساتید موسیقی با افتخار استقبال می‌کنیم

موسیقی ما - بهمن بابازاده: شهرام ناظری همیشه شمرده صحبت می‌کند. خیلی کم و به ندرت مصاحبه می‌کند ولی اگر قرار به گفتگو باشد، خیلی صریح و راحت حرف می‌زند و هرگز هم از آن دست آدمهایی نیست که بگوید این جمله را ننویس یا فلان کلمه را حفظ کن. نکته سنج است و تا منظورت را از سوال مطرح شده‌ات نداند، جواب نمی‌دهد. لحن‌اش که تند می‌شود به راحتی می‌توان عمق صحبت‌هایش را حس کرد و به او حق داد که چقدر خوب قدرت تجزیه و تحلیل مسائل را داراست.

شوالیه دقیقا لحظه‌ای که از پله‌های استیج سالن میلاد نمایشگاه، بعد از یک اجرای باشکوه پائین آمد، به سوالات ما پاسخ داد. در حالی که همه وجودش خیس عرق شده بود و از انرژی بالای حاضرین در سالن به وجد آمده بود.
هماهنگی این گفتگو به عهده «محمد حسین توتونچیان» بود که اگر لطف ایشان نبود این گپ و گفت هرگز اتفاق نمی‌افتاد.

  • گروه دوستی با وجود تعدد فراوان برنامه‌هایش همچنان در صدر انتخاب علاقمندان به موسیقی است و بلیت‌هایش در کمترین زمان ممکن به فروش می‌روند. فکر می‌کنید موسیقی و کلام این گروه چه مولفه‌هایی را داراست که بواسطه آن مخاطبان موسیقی تا این حد به آن احترام قائل‌اند و از آن استقبال می‌کنند؟

سالهای زیادی ست که عده زیادی منتظرند که گروهی در موسیقی ایران به وجود بیاید که تعدادی از صاحب نظران موسیقی در آن جمع شوند. به خصوص کسانی که مردم از گذشته‌های دور از آن‌ها خاطره دارند. از کسانی که در موسیقی به مرحله‌ای بالا از کارهای مشرقی رسیده‌اند. این گروه به همت اقای علیزاده و خود من و دیگر دوستان دور هم جمع شدند و همه برای آن زحمت کشیدند. به خصوص آقای اردشیر کامکار و اقای حداد و بقیه دوستان که در شکل گیری این گروه سهم بزرگی داشتند. این گروه به نظر من مشخصات خاص خودش را دارد. با حسین علیزاده که چهارچوب‌های مشخصی دارد و من که طرز فکرم و دیدگاه‌هایم به هر حال وجه تشابه فراوانی با بقیه اعضا دارد. همه این‌ها درک متقابلی را بین مخاطب و گروه بوجود می‌اورد که قابل احترام است. تا همدیگر را بهتر بفهمیم.

  • در این برنامه که ما در سالن بودیم در انتهای کنسرت شما دو قطعه کردی را با اجرای پر شور گروه خواندید که سالن برعکس بقیه لحظه‌های برنامه، به شدت به وجد آمد و مردم به ابراز احساسات پرداختند. به نظر می‌رسد که استقبال مردم از قطعات کردی شهرام ناظری هنوز هم به طرز عجیبی بالاست و آن‌ها برای اجرای این قطعات لحظه شماری می‌کنند.

موسیقی کردی موسیقی ناب و دست نخورده‌ای است که هنوز هم علاقمندان خاص خودش را داشته و دارد. من اعتقادم این است که موسیقی کردی اگر در هر جای دنیا نواخته و اجرا شود می‌تواند با مخاطبان جهانی هم جذاب و جالب باشد و آن‌ها به راحتی می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. خود این موسیقی هم همه ظرفیت‌ها را برای برقراری این ارتباط دو طرفه داراست. همه این‌ها به دلیل قدمت بالای این موسیقی است. به طور کلی مردم چون با هنرمندانشان زندگی کرده‌اند و با آن‌ها خاطرات دارند نمی‌توانند به راحتی از کنارشان بگذرند. البته رفتن سمت کارهای نو و جدید هم نباید فراموش شود تا آرام آرام مردم نیز به سمت‌اش بروند و با آن خو بگیرند. ولی در مورد خاطرات قدیمی هر کسی باشد قطعا به شور می‌آید و‌‌ همان طور که دیدیم سالن منفجر می‌شود.

  • نسل جدیدی از خواننده‌ها در سبک‌های مختلف در دنیای موسیقی کشور چهره شده‌اند و طرفداران خودشان را هم پیدا کرده‌اند. ولی هنوز برخی خاطرات برای نسل قدیم مخاطبان موسیقی دست نخورده باقی مانده است. آیا امکان دارد باز هم شهرام ناظری و محمد رضا شجریان در یک قاب و بروی یک استیج و در کنار هم به اجرای برنامه بپردازند؟

هدف اصلی گروه دوستی همین است. اینکه بزرگانی که مردم از آن‌ها خاطره دارند را دور هم جمع کند. گروه‌های موفق قبل ازانقلاب، گروه «چاوش» که از پر خاطره‌ترین گروه‌های همه دوره‌ها بوده‌اند. درهای گروه دوستی بروی همه این دوستان و بزرگان باز است. ما استقبال می‌کنیم از حضور آقای شجریان و بقیه دوستان استقبال می‌کنیم. با افتخار و کمال می‌ل.

  • در نسل جدید خواننده‌های سنتی در ایران کسی بوده که بشود از او به عنوان یک اتفاق و پدیده در این عرصه نام برد؟ دوست دارم نظر شخصیتان را هم در این مورد بدانم...
بله من به شخصه به صدا و سبک آقای ایرج بسطامی اعتقاد وی‍ژه‌ای داشتم. چون خودش بود. متاسفانه در نسل جدید خواننده‌های ما خیلی‌ها مقلد بار آمده‌اند. این نقطه ضعف ناراحت کننده‌ای است. باید یک کارگاهی ایجاد شود که این عادت از سر تمام هنرجویان و جوانان حذف شود. من خیلی دلم می‌سوزد که همه خواننده‌ها شبیه خوان و مقلد شده‌اند و سعی دارند شبیه این و آن بخوانند. این آسیبی است که به آواز ایرانی وارد شده و می‌تواند تبعات فاجعه باری را در پی داشته اشد. اگر این طرز فکر و شبیه خوانی و کپی خوانی به نسل بعد هم منتثل شود، آواز اصیل ایرانی بسیار بسیار افت خواهد کرد.

  • به عنوان سوال آخرم می‌خواهم در مورد اتفاقی که هرگز در موسیقی ایران نیفتاده صحبت کنیم. در همه جای دنیا بزرگان موسیقی یک کشور، اعم از موسیقی کلاسیک و اصیل آن کشور در همکاری‌های چند جانبه با جوانان تازه مطرح شده در موسیقی‌های‌‌ همان کشور اقدام به خواندن قطعات دو صدائه می‌کنند و به نوعی خود را با جریان روز موسیقی وفق می‌دهند. با این کار هم حمایتشان را از نسل جدید نشان می‌دهند و هم ارتباطشان با نسل جدید قوت می‌بخشند. ولی در ایران این اقدام و این کار به نوعی نفی شده به حساب می‌آید. چرا اساتید بزرگ موسیقی ما هرگز سراغ این قبیل حمایت‌ها و همکاری‌های مشترک نرفته‌اند؟

این به خاطر این است که اولا مسائل موسیقی ما از‌‌ همان ابتدا به قدری زیر سوال بوده و مشکل داشته که حتی نمی‌تواند مسائل اولیه خودش را هم مدیریت کند. یکی دیگر از مشکلات بزرگ جوامع جهان سوم هم این است که متاسفانه طبق آن مثال معروف هر کسی از مادرش قهر می‌کند، می‌آید و خواننده می‌شود. همه این مشکلات هم هست. اجازه بدهید ما این مشکلات عدیده را در همین موسیقی کلاسیک و سنتیمان حل و فصل کنیم بعد سراغ این ماجرا‌ها هم می‌رویم. موسیقی ما باید به سرو سامان اساسی برسد، بعد در مورد این مسائل راحت‌تر و با دید بازتری نگاه کرد. صد سال بعد به نظرم برای این موسیقی موعد این قیل همکاری هاست. واقعا صد سال دیگر. مشکلات اولیه موسیقی هنوز با قدرت سرجایشان هستند و به قوت‌‌ همان ۲۰ سال پیش باقی‌اند! پس شما چطور انتظار دارید که مثل جوامع غربی این قبیل همکاری‌ها شکل بگیرد. در همه جای دنیا وقتی بزرگی تصمیم می‌گیرد با یک جوان همکاری کند، مطمئن باشید آن جوان مدارک بین المللی موسیقی از معتبر‌ترین مراکز را دارد و چندان هم جوان و خام نیست. آنجا همه چیز حساب دارد. ولی در کشور ما هنوز به قدری مشکلات بالاست که به این زودی‌ها نمی‌شود انتظار داشت که همه چیز روی آن مدار درست خود حرکت گند.

فایل صوتی این گفت‌و گو را این‌جا گوش کنید:http://www.musicema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-1-pid-4435.html


 
 
luxeshope بازدید : 164 شنبه 13 خرداد 1391 نظرات (0)

 

 


در گفت‌وگو مدیر ادارهٔ ارشاد شهرستان نیشابور مطرح شد
چرا کنسرت حسین علیزاده و پژمان حدادی در نیشابور برگزار نمی‌شود؟

موسیقی ما - مدیر ادارهٔ ارشاد شهرستان نیشابور دربارهٔ دلایل برگزار نشدن کنسرت حسین علیزاده و پژمان حدادی در این شهر گفت: به هیچ وجه کنسرت حسین علیزاده در نیشابور لغو نشده است و نمی‌دانم این موضوع از روی چه سندی مطرح شده است.  کنسرت حسین علیزاده و پژمان حدادی که قرار بود در تاریخ‌های ۲۳ و۲۵ خرداد ماه در نیشابور برگزار شود، طبق اعلام روابط عمومی این گروه برگزار نمی‌شود.

سلامت ـ مسئول امور هنری نیشابور ـ گفت: بنده جهت برگزاری این کنسرت نامه‌ای را به آقای قلندری مدیر ارشاد نیشابور نوشتم، اما از سوی ایشان هیچ جوابی برای بنده نیامد، بنابراین تا وقتی که ایشان اجازه‌ای ندهند، ما نمی‌توانیم کنسرتی را برگزار کنیم.

احمد قلندری مدیر ارشاد نیشابور هم در پاسخ به این سوال که دلیل لغو کنسرت حسین علیزاده چیست؟ به ایسنا یادآور شد: کنسرت حسین علیزاده لغو نشده و من نمی‌دانم چه کسی این موضوع را مطرح کرده است، بلکه تاریخ این اجرا به تعویق افتاده است و زمان آن مشخص نیست.

وی یادآور شد: باید شورای فرهنگ عمومی برای این اجرا تشکیل جلسه دهد و نتیجه را به ما اعلام کند و تاکنون نتیجه‌ای در این رابطه به ما اعلام نشده است.

روز گذشته از سوی روابط عمومی این گروه اعلام شد، کنسرت «آن و آن» حسین علیزاده و پژمان حدادی علی‌رغم اعلام قبلی برگزارکنندگان در تاریخ‌های ۲۳ تا ۲۵ خرداد در شهر نیشابور برگزار نخواهد شد.

علیزاده و حدادی امروز ۱۰ خرداد - در آمل اجرا خواهند داشت و پس از آن به تهران باز می‌گردند.

تور کنسرت «آن و آن» به مدت دو هفته به مناسب ایام سوگواری ارتحال حضرت امام (ره) متوقف خواهد بود و پس از با اجراهایی در گیلان و تهران به پایان خواهد رسید.


 
منبع : ایسنا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 34
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 249
  • بازدید سال : 3,746
  • بازدید کلی : 73,730